دریا ماهی را پس می زند.
باران خدا را صدا زد
قاضی تپش های آخر قلب را محکوم می کند
دریا مرده را پس می زند
و خاک خدا او را صدا زد
دریا از خورشید رنگ گرفت
و خورشید جان دریا را...
از برای خود ابری ساخت
ابر را به آسمان هدیه داد
تا ااجازه ی اقامت در آسمان بگیرد
آسمان خواست به زمین هدیه ای دهد
و ابر باران شد
باران کوزه ی آب قاضی
باران بهانه ی زندگی ماهی
باران رنگین کمان خورشید
باران رنگ زمین شد
رنگ گل های رنگی
باران بر مزار ها بارید
تا که شاید زمین زنده شود
.....
باران دریا شد
و باز هم از سر خط
دریا همان بود که بود
ولی این بار بگوییم
مهربان بود
زیبا بود
و نگوییم خدایا دست دریا بی وفا بود
پس چرا حکم به تولدش ابدی او دادی
دریا ماهی مرده رو پس میزنه و همون ماهی مرده هم میتونه غذای مرغان ماهیخوار باشه و هم شکم زن و بچه ای رو سیر کنه.بنازم قدرت و حکمت خدارو.
به قول سعدی که میگه:از سر لطف و کرم و بنده نوازی.مرغ هوا را نصیب،ماهی دریا.