و شاید رودخانه دوباره مرا صدا زند
و چه کودکانه باور کردیم
با سنگ ریزه ها می توان سدی ساخت تا تمام رودخانه را صاحب شویم
و دوباره قصه آب و سنگ تکرار می شود
و دوباره آب حتی از پس سنگ ها گذشت و دوباره او فقط از سرزمین من رد شد
و او که سدی سخت تر ساخت رودخانه به انعکاس رسید
و مسیرش را تغییر داد
و دیگر حتی از جاده ی ما گذر هم نکرد
و فقط باید یاد بگیریم نظاره گر باشیم
نه سنگی از جنس حلقه برای او که می خواهد تنها عابر سرزمین من باشد
سلام دوست من
وب قشنگی داری به قول قدیمیا دست به قلمت خوبه
سخته برام بگم ولی خوب می نویسی !!!!!!!!
باماهم باش........
سلام.
خسته نباشید.
سلام
وب باحالی داری
اجازه لینک میدید؟