رها (کلبه ابهام)

ناگفته های دخترانه

رها (کلبه ابهام)

ناگفته های دخترانه

فانوس مسیحا

 

چرا مسیحا هم امشب به دنبال فانوس می گردد

من قسم خوردم

که اگر او بیاید خاک بیدار می شود

 

اما او به دنبال فانوس می گردد

چراغ فانوس دیگر نفتی ندارد

شیشه اش را دل سنگی شکسته است

 

مسیحا تو امشب به سرزمین من آمدی

تا خود فانوس من باشی

انگار خواب می بینم

در افسانه ها شنیده بودم

 

مسیحا هنوز زنده است

تا مردگان را بیدار کند

 

نکند خواب من کابوسی تیره باشد

که مسیحا هه در آن مرا صدا نمی زند...

 

مردگان را بیدار کرد

کاش بیاید تا مرا نیز بیدار سازد....