رها (کلبه ابهام)

ناگفته های دخترانه

رها (کلبه ابهام)

ناگفته های دخترانه

مشق صبح

آسمان ابی لبخند گرم خورشید

کوچه های پر از گرد و غبار

نگاه گرم رهگذران

و دوباره صدای جاروی رفتگر فقیر

و نفس های خسته از زندگی

کودکی با چشمان خواب آلود

لیله بازی های خاموش و کی برد های نوازنده

صفحه های متحرک رنگ به رنگ

و دوباره بازی با تگمه های سرد و صفحه رنگی

صدای تیک تیک های دیجیتال

این جا خیلی از روستا دور است

از صداقت ها و پاکی ها

از نگاه های پر از صداقت

و لبخن کافیست

برای شروع دل باختن را

و دوباره تنها با یک سکوت حتی دست تکان دادن هم یادمان رفته

عاشقی را در پشت کاغذ های رنگی گم کردیم

مردم شهر سرگرم کاغذ های مچاله رنگی

یکی ان طرف با دقت کاغذ های نو را در کیف می گذارد

و از صمیم قلب می خنند

و یکی ان طرف ترر در قصر کاغذ ها می گرید

و شاید زود خیلی زود حقیقت زندگی را باور کرده است

و این مشق هر روز صبح ماست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد